اگزیستانسیال و این حرف ها

ساخت وبلاگ

من اگه قرار بود یه عبارت باشم این بودم: "نیمه پر لیوان"

حال خوب رو میسازم. میکشمش بیرون. باور کن اینکارو می کنم. حال خوب یعنی برگردم به ابهر کوهستانی برفی تمیز خودم. حال خوب یعنی استادم براش مهمه چی توی برگه ام دارم مینویسم. یا براش مهمه پروپوزالم رو چقدر پیش بردم‌. حال خوب یعنی اون قهوه ی فوق العاده خوشمزه و جذابی که خانم مهربون بوفه دانشکده بهم داد. حال خوب یعنی فردا صبح میخوام برم پیش کتابام و بچه هام سرکار. حال خوب یعنی همسر مهربون و پایه و همراه دارم. یعنی مامان و داداشم که فرشته ی واقعی ان روی زمین. حال خوب یعنی توی اتوبوس، سه ساعت وقت دارم کتاب صوتی "جز از کل" جذابم رو گوش بدم. حال خوب یعنی آبگوشت خوشمزه ی سلف دانشکده قشنگم، حال خوب یعنی وقتی دیدم یکی داره توی مترو سنتور و هنگ درام میزنه هندزفری مو درآوردم و گوش کردم و حالم خوب شد میون همه انرژی منفی های مترو. حال خوب رو میسازمش. هرچقدر هم سخت باشه، میسازمش.


برچسب‌ها: اگزیستانسیال, کتابخونه زینب, کتاب هایم و زندگی, ابهر
+نوشته شده در شنبه یکم بهمن ۱۴۰۱ساعت 17:52 توسط زینب سلیمانی ابهری |

کتابخانه مرموز/هاروکی موراکامی...
ما را در سایت کتابخانه مرموز/هاروکی موراکامی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeynabslibrary بازدید : 79 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 21:45