پرنده ی خارزار

ساخت وبلاگ

نمی دونم آیا قادر هستم احساسی رو که به این کتاب هفصد صفحه ای داشتم رو درست توصیف کنم یا نه؟ من با این کتاب زندگی کردم. با تک تک شخصیت هاش. با تمام احساسی که توی اتفاقات ریز و درشتش به من داد. با این کتاب درد کشیدم، گریه کردم، لبخند زدم، احساساتی شدم، درمونده شدم و هزاران حس دیگه.

از این کتاب صبر رو یاد گرفتم. فکر کردن به مرگ  رو. من یاد گرفتم حواسم باشه مرگ دور نیست. زجر و سختی دور نیست. زندگی همش لبخند و شادی نیست. زندگی غم و در و رنج و لبخند همراه همه. زندگی صبور بودنه. یاد گرفتم پرتوقع نباشم. آخ که چقدر حالم با کتاب خوندن خوبه....

پرنده ی خارزار داستان دختری به نام مگی هست که عاشق کشیشی میشه  به اسم رالف که خیلی از خودش بزرگ تره. داستان حول محور مگی و زندگی و خونوادش هست. برادراش. ازدواج اشتباهش. عشقش به رالف و فرزندانش.

با غرور و شعف و شادی و افتخار می گم از بهترین های رمان های بلندی بود که خوندم.


برچسب‌ها: کالین مکالو, انتشارات نیلوفر
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و ششم اسفند ۱۳۹۸ساعت 10:11 توسط زینب سلیمانی |
کتابخانه مرموز/هاروکی موراکامی...
ما را در سایت کتابخانه مرموز/هاروکی موراکامی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeynabslibrary بازدید : 136 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 14:29